ساقیا با ساغری از می خرابم می کنی ؟
تشنه ام، سیراب از جام شرابم می کنی؟
مؤمن قران ندیده شرح احوال من است
آشنا با سوره ی ام الکتابم می کنی؟
جای خون رگهای من پر از ولای حیدرند
مفتخر بر شیعگی آن جنابم می کنی؟
با می نابت مرا دیوانه ام کن ساقیا
چون شدم دیوانه ات، عاقل حسابم می کنی؟
شد جهان پر از شمیم چارده تا شاخه گل
ساقیا مدهوش از عطر و گلابم می کنی؟
شیعیان مدهوش از جام ولایت گشته اند
باده نوش جرعه از این جام نابم می کنی؟
از شعاع نور آل الله عالم روشن است
قلب را نورانی از این آفتابم می کنی؟
آرزو دارم که باشم شیعه ی خاص علی (ع)
شیعه و دل بسته ی مولا خطابم می کنی؟
من برای یاری قران و دین آماده ام
از تو می پرسم بگو پا در رکابم می کنی؟
چون حجاب تن فقط از عشق دورم می کند
ساقیا آیا که بیرون از حجابم می کنی؟
پیرم و همچون جوانان عاشقی دلداده ام
ساقیا عاشقتر از عهد شبابم می کنی؟